میراث عشق مامان و بابا

تولد مامانی ...

1393/4/16 13:28
نویسنده : افسونگر سبز
468 بازدید
اشتراک گذاری

امسال تولدم متفاوت از هر سال دیگر چون نی نی تو وجودمه ...

حسش میکنم ، باهاش زندگی میکنم

بابائی صبح 2تا اس ام اس داد و از طرف خودش و توت فرنگی تولدمو تبریک گفت ...

غروب با خواهر و مادر و برادرم به بیرون رفته و دور زدیم ...جشن نیکه شعبان بود ...آش رشته گرفتیم ...دست خودم نیست اسم آش میاد دلم میخواد ...با تعجب منی که اصلا شکمو نیستم داخل ماشین کمی از آش خوردم و ارضاع شدم و دست کشیدم ...!!!

شب شام خونه مادربزرگم و اونجا تولد گرفتیم ...

 

 

این روزها کمر درد دارم !!! تنبل و بی حوصله و کسل شدم و زیاد می خوابم !!!

و این روزها به دلیل تغییرات هورمون تبم سرد شده و مدام برخلاف دیگران سردم میشه !!!

مسواک نمی تونم بزنم چون گلاب به روتون استفراغ میکنم !!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)