نی نی ما سایز انجیر می شود ...!!!

می خواهم بدونی. بخندی. با خودت حرف بزنی. حتی اگر هزار چشم از پشت شیشه های کدر و پنجره های دوجداره زل بزنند به تو . می خواهم دیوانگی کنی. از تمام خط کشی ها بگذری و پشت هیچ علامتی نایستی و ایستاده با چشم های باز خواب ببینی! یادت باشد این بار اگر سیبی از شاخه افتاد پیش از آن که مقهور نیوتن شود گازش بزن . می خواهم عاشقی کنی... اینجا مثل دفتر خاطرات توست...می نویسم تا یادم بماند ...

هفته 11بارداری 11تیر نوبت دکتر داشتم  الان اندازه انجیر شدی عشق من...اولین سونوگرافی تخصصی و آزمایش خون جهت سلامت جنین برای 21 تیر نوشت ...

ایشالا خیر است نفس من ...

ماه رمضان است و من نمی تونم روزه بگیرم ...ولی دعا میکنم ایشالا به وقتش صحیح و سالم در آغوش خانواده باشی ...الهی آمین.

از دوستان هم التماس دعای ویژه دارم ...

12 تیر با خاله رفتیم بازار ...خاله اولین هدیه رو برات خرید !!! لوازم پزشکی !!! چه خاله مهربونی ...

دایی بزرگت این روزها خیلی مهربان شده!!! برات آجیل و چیزهای مقوی (انبه، آناناس ،شیر و ...)میخره !!! حواسش بهت هست !!!همه خیلی خیلی مهربون تر شدند !!!

ایشالا خوش قدم باشی گلم ...ایشالا قدمات استوار عزیز دلم ...

16تیر : امروز افطاری ولیمه مکه خونه خاله بزرگ بابائی دعوت هستیم  !!!ولی ترجیح میدم نرم !!! آخه داخل عربستان ویروس جدیدی اومده که از حیوان به انسان منتقل شده و خیلی ویروس خطرناکیه !!!

تی وی ایران اعلام کرده خیلیا مبتلا شدند !!! برات نگرانم !!! اگر ویروس به حجاج منتقل شده باشه ممکنه تا 2 هفته خودشو نشون نده !!! بعد 2 هفته من و بابائی باتاخیر میریم پیششون !!!

فعلا ترجیح میدم به خاطر خودت نرم گلم ...